هاوارد کایگیل ترجمه­ی مهرداد امامی

اهمیت معاصر فلسفه و نقد فرهنگی والتر بنیامین در بررسی رادیکال و در بسیاری مواردْ از-پیش-آگاه (prescient) او از رابطه­ی میان واژه و تصویر (image) قرار دارد. در حالی که استقبال پس از جنگ از کارهای بنیامین بر نظریه­ی زبان­شناختی­یی تأکید می­کرد که مبنای نقد فرهنگی او بود، امروزه بیش از پیش احساس می­شود که نوشته­های وی در باب هنر و زیبایی­شناسی همچنین روایتی تازه و از لحاظ فلسفی برانگیزاننده از تجربه­ی بصری را ارائه دادند. نوشته­های اولیه­ی بنیامین در طول و به سرعت پس از جنگ جهانی اول، مواجهه­ی میان شیوه­های تجربه­ی بصری و زبان­شناختی را که ترسیم کننده­ی نوشته­های دهه­های 1920 و 1930 وی است، ره­گشایی می­کند. بارزترین و مورد بحث­ترین نقطه­ای که بنیامین در آن از برهم­کنش میان شیوه­های تجربه­ی بصری و زبان­شناختی صحبت می­کند، نظریه­ی تمثیل (allegory) است که آن را در کتاب خود با نام سرچشمه­ی درام تراژیک آلمانی (1928) بسط می­دهد، نظریه­یی که ریشه­های آن در نوشته­های فلسفی و زیبایی­شناختی اولیه­یی بنیامین و بسط آن در آثار دهه­ی 1930 او اغلب به طور کامل احساس نمی­شود.

تنش میان واژه و تصویر که نظریه­ی تمثیل بنیامین را شرح می­دهد، از تأملات فلسفی و زیبایی­شناختی اولیه­ی او درباره­ی خصوصیت زبان­شناختی و بصری تجربه نشئت می­گیرد. بررسی گسترده­ی کانت و نو-کانت­گرایی بنیامین که در طول دهه­ی دوم قرن بیستم در قطعات متعدد و مقاله­ی در باب برنامه­ی فلسفه­ی آینده (1918) بسط یافت، بر مضمون خصیصه­ی تجربه تمرکز می­کند. کانت در سخنرانی­های خود درباره­ی منطق، تمایزی را میان شیوه­های تجربه­ی بصری و زبان­شناختی ایجاد می­کند و استدلال می­نماید که تجربه فی­نفسه مبتنی است بر رابطه­ی میان شهود دیداری-بنیاد (visually-founded) و مفهوم استدلال-بنیاد (discursively-founded). این پروبلماتیک تلاش می­کند که نظم­های بصری و زبان­شناختی را به سرعت ترکیب نماید، نظم­هایی که انتقاد از فلاسفه­ی زبان مانند هامان (Hamann) و هردر (Herder)، که بر خصوصیت زبان­شناختی بسیار دقیق تجربه در «فرا-نقدشناسی»های­شان از کانت تأکید می­کردند، و {نیز} از هگل، که بسط مدل بصری را در «پدیدارشناسی» نمودها مورد تأکید قرار داد، به یکدیگر پیوند می­دهد. بنیامین از هر دو جهتِ نقد اطلاع داشت و به نظر می­رسد در برخی مواقع موقعیت فرا-نقدشناسانه، در خصوصِ تجربه به مثابه­ی {پدیده­ای} منحصراً زبان­شناختی یا بصری را تصدیق می­کند. در قطعه­ی قابل ملاحظه­ی در باب زبان و زبان بشری (1916)، بنیامین به هم­آمیزی مفهوم شهود در بی­واسطگی صداها که یک ابژه را نام می­نهند توسل می­جوید، در حالی که در رنگین­کمان: گفت­وگویی درباره­ی وهم (1915) تضاد مفهوم و شهود را در تجربه­ی رنگ بر طرف می­نماید. با این وجود، این لحظاتِ درهم­آمیزیْ لغزش­های کمیابی در بازشناسی مداوم اهمیت گسست و برخوردگاه متعاقب میان تجربه­ی زبان­شناختی و بصری محسوب می­شوند، خواه در طراحی گرافیکی، در نوشتار یا تمثیل.

بنیامین در قطعاتی درباره­ی هنرهای بصری از سال 1917 با نام­های «نقاشی و هنرهای گرافیکی» و «نقاشی، یا علامت­ها و نشانه­ها»، پویش مستقیم خود را از سرشت رابطه­ی میان واژه و تصویر آغاز می­کند. نخستین مقاله کاملاً مبتنی بر دگرگونی­های سطح سنگ­نبشته­ها میان صفحات عمودی و افقی است. چنین به نظر می­رسد که بنیامین در ابتدا استدلال می­کند که صفحه­ی عمودی خصوصیت مربوط به سطح نقاشی­ست، و صفحه­ی افقی خصیصه­ی مربوط به سطح نوشتار است، با عطف به هر یک به مثابه­ی دو «سطح-متقاطع» گوناگون از واقعیت. با این حال، بنیامین همچنین به «ستیز معنای درونی» اشاره دارد، هنگامی که اثر هنریِ تولید شده بر یک سطح افقی، به صورت عمودی دیده می­شود- مانند نقاشی­های کودکان- و اشاره می­کند که این ستیز به صورت مثبت در نظر گرفته می­شود. قطعه­ی دوم به تمایز گذاشتن میان نقاشی و نشانه­ی گرافیکی ادامه می­دهد اما نه بر حسب جهت سطوح سنگ­نبشته بلکه بر حسب کنش فی­نفسه­ی بَرنوشتن (inscription). سنگ­نبشته­ی خطی و گرافیکی، سطح خود را به وسیله­ی پُر کردن یک ناحیه (area) به وجود می­آورد، در حالی که نقاشی همین کار را توسط مجاورت (juxtaposition) انجام می­دهد. ساخت میدان بصری مورد پیشین {نقاشی}، در نسبت دشواری با تجربه­ی زبان­شناختی قرار می­گیرد، زیرا مجموعه­ی علامت­های رنگین که یک نقاشی را شکل می­دهند، می­توانند با واژه در ارتباط باشند، خواه به مثابه­­ی عنوان {اثر} یا کمپوزیسیون، اما صرفاً به صورت غیر-مستقیم و تلویحی. در حالی که فهم سرشت رابطه­ی میان واژه و تصویر، در قطعات در باب نقاشی بنیامین {همچنان} انتزاعی باقی ماند، تصور بر این است که در طول دهه­ی 1920 یک خصوصیت تاریخی روز افزون {به وجود می­آید} زیرا علائق بنیامین به سمت آن چه که خاص تجربه­ی مدرنیته بود، معطوف گشت.

غنای اندیشه­های بنیامین در مورد رابطه­ی تاریخی میان واژه و تصویر را می­توان در دو کتاب متفاوت اما مکمل یکدیگر او از سال 1928 مشاهده کرد: سرچشمه­ی درام تراژیک آلمانی و خیابان یک طرفه. سرچشمه­ی درام تراژیک آلمانی Trauerspiel آلمانی یعنی (نمایش سوگ) دوره­ی پس از اصلاح {دینی} را بررسی می­کند، دوره­ای که بنیامین آن را به مثابه­ی دوره­ای حیاتی در رشد سرمایه­داری مدرن اذعان می­دارد (ر.ک. سرمایه­داری به مثابه­ی دین، 1921). بنیامین تحلیلی از تمثیل را بسط می­دهد که آن را به مثابه­ی رابطه­ی لزوماً ناقص و غیر قابل جایگزنی واژه و تصویر توصیف می­کند، و سپس وجود آن را از طریق استراتژی­های زیبایی­شناختی نمایش­نامه­نویسان دوران باروک دنبال می­نماید. نُمود بنیامین از زیبایی­شناسیِ ویرانیِ (ruin) تمثیلی، که بر تفاوت ساختاری میان آن چه دیده و گفته می­شود تأکید می­ورزد، گسستی خود-آگاه از سنت زیبایی­شناسی ایده­آلیستی را نشان می­دهد. مورد پیشین برای بنیامین به وسیله­ی گوته، با توجه به اثر هنری بر حسب مفهوم نماد، به عنوان جایی برای آشکارسازی امر ازلی (eternal) در امر این­جهانی (temporal) مشخص می­شود.

ادعای از لحاظ تاریخی مشخص بنیامین مبنی بر این که درام تمثیلی باروک، گسست میان نُمود و معنا را در ابتدای دوران مدرن دارای بن­مایه می­کند، در خیابان یک طرفه به منظور تأمل بر تجربه­ی کلان­شهری معاصر (مخصوصاً برلین و پاریس) بسط می­یابد. در خیابان یک طرفه، بنیامین تحلیل تمثیل را خارج از قلمروی هنر، به­رغم نمایشِ سوگِ آلمانی غیر-رسمی، تا فرهنگ بصری گسترده­ی متعلق به تحلیل­های تمثیلی تمبرهای پست، آگهی­های تجاری و لوازمِ دفترِ کار فراهم­آورنده­ی-مدرنیته­ی کلان­شهر گسترش می­دهد. با این وجود علاوه بر ابداع فرهنگ بصری به مثابه­ی مجموعه­ای ازابژه­های درخورِ تحلیلِ مداوم، بنیامین همچنین شماری از ایده­های جالب توجه در مورد تلاقی­های میان فرهنگ­های بصری «والا» و «عامه» را می­پروراند. در قسمت «مأمور قسم­خورده­ی حساب و کتاب» بنیامین ابداعات چاپی {شعر} «ریختن تاس» مالارمه را تا «تنش­های گرافیکی موجود در آگهی تجاری» و {تجربه­ی} دادا به منظور دگرگونی دست­خط در فرهنگ بصری معاصرِ روزنامه­ها و مجلات دنبال می­کند. او دگرگونی پیشین را بر حسب یادآوری تحلیل گرافیک­ها در نقاشی و هنرهای گرافیکی توصیف می­کند: صفحه­ی افقی که کتاب بر آن خوانده می­شود تحت فشار تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی به صفحه­ی عمودی روزنامه، آگهی تبلیغاتی و پرده­ی سینما استحاله یافته است. بنیامین رشد بیش­تر متن سه-بُعدی را مبتنی بر فیش­دان (card index)- فرمی که بنیامین در پروژه­ی پاساژها از آن استفاده کرد- و سرانجام حتی دگرگونی کیفی ارتباطات به سمت یک زبان کاملاً بصری که واژه را از میان می­برد، انتظار دارد. با ظهور شکل جدید «تصویر نگاری»، مدل زبان­شناختیِ تجربه در {مدل} بصری آن جذب خواهد شد و تبدیل به قلمروی نویسندگان و شاعران قدرتمند و قادر به چیره شدن بر هیروگلیف جدید می­شود و از این رو همچنین، در سبقت گرفتن از بحث «زیبایی­شناختی کردن سیاست»، تبدیل به مواردی می­شوند که به نوبه­ی خود موضوع نویسندگان و شاعران هستند.

بنیامین تحلیل رابطه­ی میان فرهنگ «والا» و «عامیانه» را که در خیابان یک طرفه مطرح کرده بود، در نوشته­های دهه­ی 1930 خود شرح و بسط داد. روش­شناسی اصلی برداشت نوین بنیامین از تاریخ فرهنگی در بررسی­های او از دو سنت غالب تاریخ فرهنگی به تفصیل شرح داده شده است. نخستین سنت، رشته­ی تاریخ هنر فرمالیستی بود که به وسیله­ی هنریش ولفلین (Heinrich Wölfflin) جانشین جیکوب بورکهارت (Jacob Burckhardt) در دانشگاه بازل، گسترش یافت. ولفلین درک گسترده­ی بورکهارت از تاریخ فرهنگی، که هم شامل هنر و هم شامل تاریخ اجتماعی می­شد را به تحلیل تغییرات در شکل هنری محدود کرد. در مقاله­ی انتقادی بررسی دقیق هنر (1933)، بنیامین که به عنوان دانشجو در سخنرانی­های ولفلین شرکت می­کرد، بررسی غیرمستقیمی از روش فرمال مسلح به انتقال مطالعه­ی هنر از تاریخ فرهنگی پهن دامنه­تری را بسط داد. با این حال بنیامین به هیچ وجه انحلال هنر در تاریخ فرهنگی را تأیید نکرد، و متعاقباً چنین پروژه­ای را در مقاله­ی خود با نام «ادوارد فوچس: گردآور و مورخ» (1937) در مورد تاریخ­دان فرهنگی، ادوارد فوچس (Eduard Fuchs) مورد انتقاد قرار داد. آثار فوچس درباره­ی تاریخ رسالات سیاسی و هنر اروتیک، فرهنگ بصری را به عنوان نشانه­ی فرهنگ به مثابه­ی یک کل مد نظر قرار داد و توسط فروپاشی هر شکلی از تبعیض میان آثار رسمی و غیر-رسمی به {شکل} مجموعه­ی تجربی مصنوعات بصری پیشروی کرد. بنیامین از دو حد شدید فرمالیسم انتزاعی و تجربه­گرایی به سمت مدل تاریخ فرهنگی منبعث از مورخ هنری اهل وین یعنی آلوا ریگل (Alois Riegl) تغییر جهت می­دهد. کاربَست تاریخ فرهنگی ریگل، به ویژه در کتاب صنعت هنر رومی که بنیامین آن را بسیار ارج نهاده است، خارج از رسم و عرف گام برمی­دارد و تحلیلی مادی از شرایط فنی تولید آثار هنری، بدون از دست دادن جنبه­ی خصوصیت فرمال آثار و رابطه­ی میان انواع گوناگون فرهنگ بصری را بسط می­دهد.

بنیامین این رهنمودهای روش­شناختی را در اثر خود در باب مرگ هنر در {دوران} مدرنیته به کار برد، موردی که پروژه­ی اذعان شده در خیابان یک طرفه را ادامه بخشید. انحلال شیوه­های تجربه­ی زبان­شناختی در قالب «تصویر نگاری» بصری تا مفهوم «سیاست زیبایی­شناختی شده»ی مطرح گشته در مقاله­ی «اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن» (9-1935) شرح و بسط یافت. در این مقاله، موضوعِ مرگ هنر در نظریه­ی تغییر تکنولوژیکی قرار می­گیرد که در آن تکنولوژی­های بصری، فضاهای گفتمانی پیشین سیاست را دچار اختلال می­کنند. خاستگاه­های این سیاست زیبایی­شناختی شده را می­توان در پاریس قرن نوزدهم یافت که بنیامین آن را در پروژه­ی پاساژها بررسی کرد، و {نیز در} شکست­های زیبایی­شناسی فرانسوی و انقلابیون سیاسی به منظور استحاله­ی هم زیبایی­شناسی و هم کنش سیاسی. تحلیل تقاطع مدرنیته و مدرنیسم در پروژه­ی پاساژها مشایعتی تاریخی را برای بحث تأثیرگذار زوال هاله (aura) شکل می­دهد، که تشکیل دهنده­ی هسته­ی مقاله­ی «اثر هنری» است. انگاره­ی بنیامینی هاله به وسیله­ی خصوصیت یگانگی و فاصله­ی اثر هنری تحت لوای تکنولوژی­های مدرن بازتولید، به اشتباه به عنوان فقدان در نظر گرفته شده است، در حالی که بنیامین در مقاله «اثر هنری» به صراحت می­گوید که این امر، پدیده­ی «دردنشانانه­»ی متعلق به فرآیندهای بزرگ­تر تغییر اجتماعی است. اگر برای بنیامین هاله چیزی کم­تر از مالکیت اثر هنری به نسبت مناسبات اجتماعی­ است که در آن­ها نگریسته می­شود، در آن صورت زوال هاله به انحلال مناسبات اجتماعی از طریق تکنولوژی به طور کلی، و تکنولوژی­های تولید و بازتولید بصری به طور خاص اشاره دارد. در مورد فرضیه­ی ویژگی بیش از پیش بصریِ تجربه­ی تولید شده به وسیله­ی تکنولوژی است که بنیامین به «اثر هنری»، با انتخاب میان سیاست زیبایی­شناختی­شده­ی فوتورسیم و هنر سیاسی­شده­ی نمایانده شده توسط تئاتر حماسی برشت، نزدیک می­شود. آینده­ی سیاست زیبایی­شناختی شده، فضاهای گفتمانی مانند «سیاست» را از میان می­برد و آن­ها را توسط کیش (cult)­های از لحاظ بصری تولید شده­ی متعلق به سلطه­ی کلی جایگزین می­کند در حالی که کیش­های سیاسی کردن هنر، خلق فضاهای گفتمانی جدید را از طریق استحاله­ی تکنولوژی بصری در بر می­گیرد.

بنیامین شماری از استراتژی­های ممکن را برای «سیاسی کردن هنر» یا ارائه­ی مجدد عناصر زبان­شناختی و گفتمانی به مدلِ از لحاظ بصریْ مسلط تجربه در نظر می­گیرد. یک، شاید محافظه­کارانه­ترین نسخه­ی هنر سیاسی شده را تئاتر حماسی برشت بازنمایانده باشد. بنیامین ادعا می­کند که استفاده­ی تمثیل در نمایش­نامه­های برشت، واژه را با تصویر مواجه می­کند و مخاطب را از بیننده­های منفعل نمایش تبدیل به گروه­های فعال و متمایزی از مباحثه­گران می­کند. چنین استحاله­ای همواره در تئاتر به وقوع می­پیوندد، یعنی در عرصه­ی «هنر والا»، اما این امر به هیچ وجه بنیامین را وامانده از فهم هنر سیاسی­شده نساخت. رویکرد دیگرْ عناصر حاشیه­ای و مستثنی اثر هنری مانند داستان­های مصور خدمتکاران و ادبیات مصور کودکان را مد نظر دارد. بنیامین این اشکال عامیانه را به مثابه­ی میراث سنتِ تمثیل دوران بارک ملاحظه می­کند، و تصاویر­ تمثیلی کتاب­های کودکان را به عنوان انگیزش­هایی برای دیالوگ و رابطه­ی فعالانه با تصویر در نظر می­گیرد (ر.ک. برای مثال دنیای کتاب­های کودکان، 1926). این امکان که تصاویر بتوانند دیالوگ را از طریق تمثیل، بیش از متوقف کردن آن از طریق نمادگرایی، برانگیزانند، حاکی از انگاره­ی سوم هنر سیاسی­شده است که آن را بنیامین در اثر خود در باب عکاسی (تاریخ کوتاه عکاسی، 1931) و نیز درباره­ی فیلم در کتاب نویسنده به مثابه­ی تولیدکننده (1934) بسط داد. این رویه از بحث اذعان می­دارد که تکنولوژی­های بصری نه تنها می­توانند به منظور از کار انداختن فضاهای موجود گفتمان به کار روند، بلکه همچنین می­توانند در جهت گشایش فضاهای جدید نیز به کار برده شوند. خلق تصاویر به وسیله­ی تکنولوژی­های عکاسی و فیلم صرفاً به وجود آورنده­ی انفعال و نمایش نیستند، بلکه از طریق شیوه­ی درک از لحاظ تکنولوژیکی آگاهانه، سؤالاتی را مطرح می­کنند که مستلزم اشکال نوین واکنش گفتمانی هستند.

تحلیل بنیامین از واژه و تصویر در بررسی مفهوم کانتی تجربه آغاز شد و در جهت تحلیل فرهنگی از لحاظ فلسفی آگاهانه که ضمیمه­ی تاریخ فرهنگی تجربه­ی مدرن شده است، بسط و گسترش یافت. تنش میان شیوه­های تجربه­ی بصری و زبان­شناختی که به وسیله­ی شرایط فنی و اجتماعی مدرن تشدید می­شود، بینش اساسی آثار بنیامین را شکل می­دهد. با این حال، الهام مداوم در جهت نظریه­ی فرهنگی معاصر، نه تنها مبتنی بر این بینش است، بلکه حتی بیش از آن در ارتباط با شیوه­ی پرجزئیاتی است که در آن، مورد مذکور در تحلیل­های انضمامی متعلق به آثار هنر و ادبیات مدرن به تفصیل شرح داده شده است و تا آثار غیر-اصلی (extracanonical) فرهنگِ بصریِ عامیانه بسط و گسترش یافته است.

منابع

Arendt, Hannah (1970) ‘Walter Benjamin 1892–1940’, in Walter Benjamin, Illuminations,

trans. by Harry Zohn, Jonathan Cape, pp. 7–55

Benjamin, Andrew and Osborne, Peter (1994) Walter Benjamin’s Philosophy: the Destruction

of Experience, Routledge

Benjamin, Walter (1970) Illuminations, trans. by Harry Zohn, Jonathan Cape

Benjamin, Walter (1973) Understanding Brecht, trans. by Anna Bostock, NLB/Verso

Benjamin, Walter (1977) The Origin of German Tragic Drama, trans. by John Osborne,

NLB/Verso. Originally published 1928

Benjamin, Walter (1979) One Way Street and Other Writings, trans. by Edmund Jephcott

and Kingsley Shorter, NLB/Verso

Benjamin, Walter (1983) Charles Baudelaire: A Lyric Poet in the Era of High Capitalism,

trans. by Harry Zohn and Quintin Hoare, NLB/Verso

Benjamin, Walter (1994) The Correspondence of Walter Benjamin 1910–1940, trans. by

Manfred R. Jacobsen and Evelyn M. Jacobsen, Chicago University Press

Benjamin, Walter (1996) Selected Writings, Volume 1: 1913–1926, Marcus Bullock and

Michael W. Jennings, (eds), Harvard University Press

Benjamin, Walter (1999a) Selected Writings, Volume 2: 1927–1934, Michael Jennings,

Howard Eiland and Gary Smith, (eds), Harvard University Press

Benjamin, Walter (1999b) The Arcades Project, trans. by Howard Eiland and Kevin

McLaughlin, Harvard University Press

Brodersen, Momme (1996) Walter Benjamin: A Biography, Verso

Buck-Morss, Susan (1989) The Dialectics of Seeing: Walter Benjamin and the Arcades

Project, MIT Press

290

Critical Theory and Postmodernism

Caygill, Howard (1998) Walter Benjamin: The Colour of Experience, Routledge

Eagleton, Terry (1981) Walter Benjamin, or Towards a Revolutionary Criticism, New Left

Books

Handelman, Susan A. (1991) Fragments of Redemption: Jewish Thought and Literary

Theory in Benjamin, Scholem, and Levinas, Indiana University Press

Jennings, Michael (1987) Dialectical Images: Walter Benjamin’s Theory of Literary Criticism,

Cornell University Press

McCole, John (1993) Walter Benjamin and the Antinomies of Tradition, Cornell University

Press

Mehlman, Jeffrey (1993) Walter Benjamin for Children: An Essay on his Radio Years, University

of Chicago Press

Scholem, Gershom (1981) Walter Benjamin: The Story of a Friendship, trans. by Harry

Zohn, The Jewish Publication Society of America

Smith, Gary (1989) Benjamin: Philosophy, History, Aesthetics, Chicago University Press

Witte, Bernd (1991) Walter Benjamin: An Intellectual Biography, trans. by James Rolleston,

Wayne State University Press

Wolin, Richard (1994) Walter Benjamin: An Aesthetic of Redemption, University of California

Press

             منبع مقاله:

*Smith, Paul, Wilde, Carolyn, (2002), A Companion to Art Theory, Malden: Blackwell Publishing, pp. 286-291

 این مطلب ابتدا در سایت انسان‌شناسی و فرهنگ انتشار یافته است:

http://anthropology.ir/node/11958